روزگار غریبی است نازنین...
دلت را می پویند مبادا شعله ای در آن نهان باشدروزگار غریبی ست نازنین...
ادامه مطلب ...
ساین کردن گوشی های نوکیا
یکی ازمشکلاتی که عمده کاربران گوشی های نوکیا با آن مواجه هستند پیام های خطایی است که این گوشی ها هنگام نصب برنامه می دهند پیام هایی از قبیل نبودن certificat و expire time
امروز قصد معرفی روشی را دارم که بعد از اجرای آن قادر خواهید بود هر برنامه ای که خواستید روی گوشیتان نصب کنید!
روشی که قبلا متداول بود استفاده از سایت symbian بود که جدیدا از کار افتاده . گذشته از آن ناریخ انقضای عملکرد سایت symbian خیلی کوتاه تر از این روش است...
سخن روز
این نیز بگذرد...
قدری صبور باش که این نیز بگذرد
این روزهای زرد و غم انگیز بگذرد
آری بهار پشت زمین لانه کرده است
چیزی نمانده که پاییز بگذرد
گفتم کنار مردم نامرد زندگی ؟؟
گفتی صبور باش که این نیز بگذرد . . .
TTpod 2010
جدیدترین نسخه مدیا پلیر بسیار زیبا و حرفه ای TTpod که برای پلتفرم جاوا طراحی شده و روی همه ی گوشی ها قابل نصب بوده. این نرم افزار تقریبا از تمامی فرمت های مدیا پشتیبانی می کند ( البته باید امکان سخت افزاری آن روی گوشی موجود باشد )
از ویژگی های این نرم افزار می توان به :
-visualization بسیار زیبا ( شبیه jet audio )
-حالت Fade out برای آغاز و پایان آهنگ ها
-اکولایزر 5 بانده( البته باید امکان سخت افزاری آن روی گوشی موجود باشد )
-2 پوسته پیش فرض
-پشتیبانی کامل از Tag آهنگ ها و...
سال انتشار : 2010
این نرم افزار را می توانید از اینجا دانلود کنید
password فایل : www.masters.blogsky.com
بهاریه
طرف چمن و طواف بستان
رقصیدن سرو حالت گل
با یار شکر لب گل اندام
هر نقش که دست عقل بندد
جان نقد محقر است حافظ
حافظ
بهار دلکش
تصنیف بهار دلکش
بهار دلکش رسید و دل به جان نباشد
از آنکه دلبر دمی به فکر ما نباشد
در این بهار ای صنم بیا و آشتی کن
که قهر و کین با من حزین روا نباشد
صبحدم بلبل بر درخت گل به خنده می گفت
نازنینان را محجبینان را وفا نباشد
اگر که با این دل حزین تو عهد بستی
حبیب من با رقیب من چرا نشستی
چرا دلم را عزیز من از کینه خستی
بیا در برم از وفا یک شب ای مه نقشم
تازه کن عهدی که بر شکستی
این تصنیف ، با صدای علیرضا قربانی را می توانید از اینجا دانلود کنید
برچسب ها : بهار دلکش علیرضا قربانی ، بهار دلکش
لبخند آخر
زنگ مدرسه به صدا در آمد.چند دقیقه بعد درب مدرسه باز شد و بچه ها به بیرون هجوم آوردند. طولی نکشید که مدرسه خالی شد،بالاخره آخرین کودک هم بیرون آمد راهش را از کوچه کناری مدرسه ادامه داد .مسیر جوی آب وسط کوچه را دنبال می کرد، گاهی به این طرف و آن طرف جوی می پرید،خیالش راحت بود چون کوچه خلوت بود و کسی نبود که دهانه باز شده کفشش را ببیند
راه که می رفت انگار آن لنگه پاره با لنگه کناریش حرف میزد ...
ادامه مطلب ...