قبر مرا نیم متر کمتر عمیق کنید تا پنجاه سانت به خدا نزدیکتر باشم.
بعد از مرگم، انگشت های مرا به رایگان در اختیار اداره انگشت نگاری قرار دهید.
به پزشک قانونی بگویید روح مرا کالبدشکافی کند، من به آن مشکوکم!
ورثه حق دارند با طلبکاران من کتک کاری کنند.
عبور هرگونه کابل برق، تلفن، لوله آب یا گاز از داخل گور اینجانب اکیدا ممنوع است.
بر قبر من پنجره بگذارید تا هنگام دلتنگی، گورستان را تماشا کنم.
کارت شناسایی مرا لای کفنم بگذارید، شاید آنجا هم نیاز باشد!
مواظب باشید به تابوت من آگهی تبلیغاتی نچسبانند.
روی تابوت و کفن من بنویسید: این عاقبت کسی است که زگهواره تا گور دانش بجست.
دوست ندارم مردم قبرم را لگدمال کنند. در چمنزار خاکم کنید!
کسانی که زیر تابوت مرا می گیرند، باید هم قد باشند.
شماره تلفن گورستان و شماره قبر مرا به طلبکاران ندهید.
گواهینامه رانندگیم را به یک آدم مستحق بدهید، ثواب دارد.
در مجلس ختم من گاز اشک آور پخش کنید تا همه به گریه بیفتند.
از اینکه نمی توانم در مجلس ختم خودم حضوریابم قبلا پوزش می طلبم.
یک روز در هنگام تور سخنرانی ، راننده آلبرت انیشتین ، که اغلب در طول سخنرانی او در انتهای سالن می نشست ، بیان کرد که او احتمالا می تواند سخنرانی انشتین را ارائه دهد. زیرا چندین مرتبه آنرا شنیده است. برای اطمینان بیشتر ، در توقف بعدی در این سفر، انیشتین و راننده جای خود را عوض کردند و انشتین با لباس راننده در انتهای سالن نشست.
پس از ارائه سخنرانی بی عیب و نقص ، توسط یک عضو از شنوندگان از راننده سوال دشواری شده بود. راننده انشتین خیلی معمولی جواب داد: “خب ، پاسخ به این سوال کاملا ساده است. من شرط می بندم راننده من ، (اشاره به انشتین) که در انتهای سالن وجود دارد ، می تواند پاسخ این سوال را بدهد.”
با درود به روان بنیانگزار کبیر انقلاب و با کسب اجازه از محضر مقام عظمای ولایت و آرزوی پیروزی اسلام بر کفر و از بین رفتن سران فتنه و طلحه و زبیر و بد حجابها و دیگر عناصر ضدانقلاب نامه عاشقانه خودم را آغاز میکنم.
خواهر بسیجی فاطی خانوم!
سلام علیکم و رحمت الله!
الان که این نامه را برای تو می نویسم حلقه های اشک از گوشه های چشمانم سرازیر شده و از دوری و فراق تو قسمتهایی از بدنم به یادت متورم گردیده است.
پروردگارم ،مهربان من از دوزخ این بهشت، رهایی ام بخش!در اینجا هر درختی مرا قامت دشنامی است و هر زمزمه ای بانگ عزایی و هر چشم اندازی سکوت گنگ و بی حاصلی ...در هراس دم می زنم در بی قراری زندگی می کنم و بهشت تو برای من بیهودگی رنگینی استمن در این بهشت ،همچون تو در انبوه آفریده های رنگارنگت تنهایم."تو قلب بیگانه را می شناسی ، که خود در سرزمین وجود بیگانه بودی""کسی را برایم بیافرین تا در او بیارامم"دردم ، درد "بی کسی" بوددانلود دکلمه در ادامه مطلب
سلامتی سه تن ...ناموس ورفیق و وطن... سلامتی سه کس... زندانیو سربازو بی کس... سلامتی آزادی...سلامتی زندونی های بی ملاقات
اعتراض-کیمیایی
کوه با نخستین سنگها آغاز می شود
انسان با نخستین درد
در من زندانی ستمگری بود که به آواز زنجیرش خو نمی کرد
من با نخستین نگاه تو آغاز شدم...
شه زاده ی رویا نام آهنگ جدید و بسیار زیبای شهاب حسینی است که اخیرا آنرا عرضه کرده ، متن شعر را می توانید در ادامه مطلب مشاهده نمایید
از اینجا دانلود کنید (حجم :3.54MB)
ادامه مطلب ...